لحظه حمله به یک روحانی با تیغ کارتر / درخواست عجیب پدر ضارب +فیلم و عکس
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۴۹۹۵۱
روحانی و امام جماعت یکی از مساجد مشهد که چندروز پیش مورد حمله قرار گرفت در گفت و گویی از علت و ماجرای این حادثه می گوید.
به گزارش مشرق، طی چندروز گذشته، تصاویری از لحظه حمله به یک روحانی و امام جماعت مسجدی در مشهد در فضای مجازی خبرساز شده است که فردی هنگام خروج این طلبه مشهدی از مسجد با تیغ در دستش به او حمله می کند و تیغ را به گلوی روحانی مشهدی می زند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قبلا هم با ضارب ارتباط داشتم
سید ابوذر حسینی اجرای روز حادثه را این طور روایت می کند: فرد ضارب در گذشته چندبار درباره مسائل اعتقادی سراغم آمده و سوالاتی را مطرح کرده بود. من هم به خاطر وظیفه طلبگی ام علیرغم هشدار اهل مسجد درباره تفکرات انحرافی او به آرامی پاسخش را دادم. مثلا فرد ضارب، نماز خواندن با مهر را شرک می دانست و حتی یکبار در مسجد گفت مادرم مشرک است چون به زیارت می رود!
درخواست عجیب پدر ضارب از روحانی مجروح
این روحانی مجروح درباره درخواست عجیب پدر ضارب هم می گوید: بعد از این واقعه، پدر این عامل حمله با من تماس گرفت و درخواست کرد که رضایت ندهم تا پسرش در همان زندان بماند و بمیرد! او می گفت پسرم از وقتی وارد دانشگاه شده با یک وهابی آشنا شده و به سمت او گرایش پیدا کرده است. این که یک رسانه نوشته بنده توسط یک جوان مورد حمله قرار گرفته ام درست نیست. او ۵۱ سال دارد و ۹ سال از من بزرگتر است.
روز حادثه به سوال تلکراری ضارب، پاسخ دادم
این طلبه مشهدی درباره ارتباطش با ضارب می گوید: او در گذشته بارها سراغم آمده و درباره آیات شبهه دار، سوالاتی را پرسید. من هم نه با حدیث بلکه با قرآن، پاسخش را می دادم تا او قبول کند. مباحثه ما هیچ وقت به دعوا نرسید و حتی روز حادثه هم هیچ درگیری با همدیگر نداشتیم. در این حادثه که شب ولادت امام رضا (ع) اتفاق افتاد فرد ضارب مثل همیشه در مسجد سراغم آمد و سوالی را پرسید که قبلا هم پرسیده بود. به او گفتم این موضوع را قبلا پاسخ داده ام اما خواست دوباره توضیح بدهم و احتمالا نیتش این بوده که مسجد خلوت شود. من هم مثل همیشه پاسخش را بدون جسارتی دادم.
با خاطر مشکل یک پیرزن، سرم را چرخانم
او درباره حادثه دلخراش جلوی مسجد می گوید: مدتی است که حرز امام جواد (ع) برای مردم میفرستم. آن روز هم یک آقایی از تهران به مسجد ما آمده بود تا حرز امام جواد (ع) را بگیرد. بعد از پاسخ سوال ضارب با این مسافر صحبت کردم و دقایقی گذشت. هنگامی که صحبت مان تمام شد از پله های مسجد به پایین می رفتم. خانم سالمندی پایین پله ها ایستاده و منتظر شوهرش بود. من برگشتم تا شوهر این خانم را صدا کنم. همین که سرم را برگرداندم تیغ کاتر به گلویم خورد. پزشک جراح تعریف می کرد که اگر سرم در حالت طبیعی بود برش خیلی عمیق تر میشد و احتمالا زنده نمی ماندم.
بعد از بخیه گلویم به مسجد رفتم تا التهاب مردم کم شود
حجت الاسلام حسینی درباره لحظات هولناک وارد شدن تیغ به گلویش می گوید: وقتی گلویم خونی شد مسافر تهرانی شوکه شده بود و فقط نگاه می کرد. گلویم میسوخت و من فقط دست هایم روی گلو گذاشتم و بلافاصله به داخل مسجد رفتم. در را بستم تا ضارب دوباره حمله نکند. ترسیدم به خانه بروم تا خانواده ام نگران شوند. وقتی در را بستم چند نفر از مسجدی ها دستمال و گاز استریل و... آوردند اما فایده ای نداشت و خونش بند نمی آمد. دقایقی بعد هم پلیس رسید و ضارب را در محل، دستگیر کرد و برد. با پای خودم به داخل آمبولانس رفتم و به اتاق عمل رسیدیم.
من البته همان شب پس از بخیه گلویم به مسجد برگشتم. نماز خواندم و روی منبر رفتم تا التهاب فضای مسجد کم شود. هرچند که حراست حوزه و دستگاه های امنیتی پیگیر شدند اما خودم هیچ وقت وارد ماجرا نشدم. تنها کاری که به ذهنم رسید این بود که فضا را آرام کنم. روزهای پس از این حادثه هم یکی یکی همسایه ها سراغم آمدند و از ضارب، چیزهایی تعریف کردند. مثلا یکی گفت او چه حرف های شرک آمیزی زده و حتی خواهران بسیج گفتند چندسال قبل، عکسی از این شخص گرفته ایم و برای دستگاه های امنیتی فرستاده ایم. عکسی که نشان می دهد او آدمی مشکوک است و عقاید انحرافی دارد.
ضاب از نظر من، بیمار روانی نبود
روحانی مجروح در پایان گفت: من درباره تفکرات اعتقادی و انحرافی این شخص هیچ شکی ندارم اما درباره بیماری روانی او نمی توانم نظری بدهم، چون تخصصی در این موضوع ندارم. او چنان به آیات قرآن مسلط بود که برخی از آیات را می توانست از حفظ بخواند و حتی جای برخی آیات را در قرآن پیدا می کرد. تعجب می کنم برخی اصرار می کنند که بگویند این فرد روانی بوده است. در حالی که او بسیار آرام و اینقدر در موضوعات قرانی توانمند بود. هرچند که باید پزشکان، مشکلات روانی او را بررسی کنند اما تا جایی که می دانم او هیچ مشکلی نداشت.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت مجروح مشهد حمله به روحانی مشرق سید ابوذر حسینی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۴۹۹۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همهتان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
سید رضا اکرمی در گفتگو با رویداد ۲۴، تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم این گفتگو را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.